انضباط فیلیپینی همیشه یکی از آن چالشهایی است که میتواند طراحی هر کسی را تحریک کند تا مد دیگری از رواندرمانی یا رویکرد مشاوره ارائه دهد که با فرهنگ و جنون در این کشور مطابقت داشته باشد و در نهایت نشاندهنده یک مد فیلیپینی از رواندرمانی یا موسسهای باشد که از هر کسی استقبال کند. می خواهد در اجرای آن گواهینامه دریافت کند. خانوادهدرمانگران اغلب با بیش از یک عضو خانواده در اتاق کار میکنند، اما جلسات انفرادی یا جلسات با والدین جدا از فرزندان نیز در صورت لزوم ارائه میشود.
درمان وسواس فکری
همدلی انسانی اساساً از کار دو مسیر عصبی مجزا سرچشمه میگیرد: یکی از نظر ذهنی ما را به ذهنیت شخص دیگری فرافکنی میکند و دیگری نقشهای عصبی از وضعیت فیزیکی آن شخص ایجاد میکند. شهرت عمومی او بهعنوان پدر رواندرمانی با استفاده از اصطلاح متمایز «روانکاوی»، گره خورده به سیستمی فراگیر از نظریهها و روشها، و کار مؤثر پیروانش در بازنویسی تاریخ تثبیت شد.
روان درمانی بدن محور، که به عنوان روان درمانی جسمی نیز شناخته می شود، شامل رویکردهای متنوعی برای سلامت روانی است که اهمیت بدن را در شکل گیری تجربه ما از زندگی تصدیق می کند و به طور فعال از بدن در درمان به عنوان منبع اطلاعات و منبعی برای شفا استفاده می کند.
گزینه دیگر استفاده از برنامه ای مانند فریدا است که به شما امکان می دهد هزینه درمان و تشخیص ADHD را با حساب هزینه های بهداشتی خود که توسط بیمه شما (HSA) ارائه می شود، پرداخت کنید. کلمه کل نگر برای توصیف شیوه های مراقبت های بهداشتی استفاده شده است که شامل طب سوزنی، ماساژ درمانی، ریکی، طبیعت درمانی و هومیوپاتی می شود.
بعد از اینکه ارزیابی خود را تکمیل کردم، پرسیدم که آیا او به گفتگو درمانی فکر کرده است، که برای او تعجب آور بود – او به این کار باز نبود زیرا مکرراً توسط دیگران دلسرد شده بود. کار با بدن در روان درمانی گزینه های زیادی را برای درک، تجربه و شفا می گشاید که گفتار درمانی مرسوم به دلیل کنترل هشیار بر شناخت و بیان کلامی، نقش بدن در ایجاد احساسات فیزیکی، اغلب قادر به استفاده از آنها نیست. ریشه احساسات و نقش بدن در حفظ تنش عضلانی است که پاسخهای شخصیتشناختی ما را به محیط ما ثابت و تقویت خانواده درمانی میکند.
خانواده درمانی
جورج استراتن، روانشناس دانشگاه کالیفرنیا در دهه 1890 چنین بود. اطلاعات بصری شبکیه چشم ما وارونه است. هنگامی که به مغز می رسد، تکانه الکتریکی دوباره معکوس می شود به طوری که ما اجسام را در محیط خود به صورت سمت راست به بالا درک می کنیم. احساسات، عواطف و تکانههایی که از بدن ناشی میشوند، بخش جداییناپذیر تجربه ما از زندگی هستند، اما ما اغلب آنها را سرکوب میکنیم، قطع میکنیم یا به دلیل سازگاریهای فیزیولوژیکی و روانشناختی با محدودیتهای محیط خود نمیشناسیم.