چرا باید از دایره قدرت مارک زاکربرگ بترسیم؟

[ad_1]

جانیس واروفاکیسدر رفتن یانیس واروفاکیس *; یادگیری توهم کنترل سخت است، به خصوص زمانی که ما حاضریم تقریباً همه چیز را رها کنیم، بهای آن را بپردازیم و کنترل دیگران را به دست بگیریم. با این حال، اگر می‌خواهیم دیگران را از کنترل خارج کنیم، مثلاً مارک زاکربرگ، باید این درس را یاد بگیریم.

روزی در پادشاهی باستانی لیدیا، چوپانی به نام گیگز یک حلقه جادویی پیدا کرد که با بریدن انگشتانش ناپدید شد. با استفاده از آن حلقه، گیگز به طور نامرئی وارد قصر می شود، ملکه را اغوا می کند، پادشاه را می کشد و جای او را می گیرد. سقراط پرسید: “اگر می خواهید حلقه یا وسیله دیگری پیدا کنید که به شما قدرت زیادی بدهد، آیا عاقلانه است که از آن برای به دست آوردن آنچه می خواهید استفاده کنید یا آنچه را که می خواهید؟”

اظهارات اخیر مارک زاکربرگ در مورد متاتارهای دیجیتال غول پیکرش که در انتظار بشریت هستند، بعد جدیدی به پاسخ سقراط اضافه کرد: مردم باید از قدرت بیش از حد و به ویژه از هر وسیله ای که می تواند خواسته های افراطی را برآورده کند، خودداری کنند.

شاگردانش با استدلال سقراط موافق نبودند. افلاطون نوشت که او نیز مانند گیگز انتظار داشت که تقریباً همه قربانی این وسوسه شوند. با این حال، آیا این نتیجه می تواند باشد زیرا حلقه گیگز به اندازه کافی قوی نبود و بنابراین وحشتناک به نظر نمی رسد؟ اگر ابزاری قدرتمندتر از انگشتر شما را نامرئی کند، آیا می تواند شما را به نتیجه استدلال سقراط برساند و شما را از فکر استفاده از آن به لرزه درآورد؟ اگر چنین است، دستگاهی که حلقه فعلی شماست، چه کاری انجام می دهد؟

حلقه به گیگز اجازه داد تا از نظر فیزیکی رقبای خود را شکست دهد. از این رو بسیاری از محدودیت هایی را که مانع از تحقق وصیت او می شد، برداشت. اگرچه نامرئی بودن به گیگز اجازه می داد محافظان پادشاه را بکشد، اما او همه محدودیت های گیگز را حذف نکرد. اگر ابزاری وجود داشت (مثلاً آن را «ماشین آزادی» می‌نامیم) که هر محدودیتی را که ما را از انجام آنچه می‌خواستیم باز می‌داشت حذف می‌کرد؟ وضعیت بدون محدودیت پس از فعال شدن این «ماشین آزادی» چگونه خواهد بود؟

سپس می‌توانیم مانند پرندگان پرواز کنیم، در یک لحظه به کهکشان‌های دیگر سفر کنیم و شگفتی‌های جهان را که توسط سازندگان با استعداد بازی‌های ویدیویی خلق شده‌اند، تجربه کنیم. با این حال، این کافی نخواهد بود. یکی از سخت‌ترین محدودیت‌ها «زمان» است: محدودیت زمانی شما را مجبور می‌کند هنگام شنا در دریا یا تماشای یک نمایشنامه، کتاب نخوانید. بنابراین، برای غلبه بر همه محدودیت ها، دستگاه آزادی خیالی شما نیز باید تجربه ای نامحدود و همزمان را ارائه دهد. با این حال، آخرین حد ممکن است گیج کننده ترین باشد: افراد دیگر.

فرض کنید دو نفر با حروف “جیل” و “جک” هستند. جیل دوست دارد با جک بنشیند، اما جک دوست دارد در ساحل بنشیند. جک حد جیل است و بالعکس. برای رهایی از این دو محدودیت، ارتش آزادیبخش باید به جیل اجازه دهد تا در حین راه رفتن در ساحل با نسخه مه دود، سوار جک مشتاق شود. این ابزار به همه ما اجازه می دهد تا در دنیای مجازی زندگی کنیم و تعاملات خود را متفاوت تجربه کنیم.

این حالت نه تنها خلق دنیایی پر از شادی است، بلکه در واقع، جهان های بسیاری پر از لذت های بی نهایت همزمان و همپوشانی است. پس از برداشته شدن همه محدودیت ها، همه مشکلات حل می شود، همه مبادلات حذف می شوند، رضایت نامحدود در دستان شما و در اختیار شما خواهد بود.

تصور اینکه زاکربرگ وسوسه شده بود به چنین وسیله ای فکر کند سخت نیست. این تجربه نسخه نهایی «متاورز» است که در آن گفته می‌خواهد بیش از دو میلیارد کاربر فیس‌بوک را غرق کند. می توانم تصور کنم که به ما امکان می دهد از هر نانو ثانیه لذت ببریم و به زودی ارزش سرمایه متا که اکنون مالک فیس بوک است، به زودی از هر شرکت دیگری بالاتر خواهد رفت.

سؤال سقراط، که به این دو وسیله علمی-تخیلی، یکی باستانی و دیگری مدرن اشاره دارد، همچنان محوری است: آیا عاقلانه است که برای تعقیب خواسته های خود از زور بیش از حد بر دیگران و طبیعت استفاده کنیم؟

شرکت‌های بزرگ فناوری و بازاریاب‌های آزاد چندان به سؤال سقراط فکر نمی‌کنند. می گویند خوشبختی چه اشکالی دارد؟ چرا باید در برابر تجربیاتی که هوس های فرد را برآورده می کند مقاومت کرد؟ آیا زاکربرگ نمی تواند برای رهایی مردم از هر گونه اسارت پول دربیاورد؟

پاسخ سقراط امروز به اندازه 2500 سال پیش مرتبط و مؤثر است: بهایی که برای استفاده بیش از حد از قدرت می پردازید یک روح پریشان است. چه مشتری باشید که کنترل کاملی بر حواس خود در دنیای چندنفره ایجاد شده توسط یک دستگاه دارید، یا می خواهید صاحب قلمرو دیجیتال زاکربرگ شوید که به زودی میلیاردها دلار در آن غرق می شود، غم و اندوه شما تضمین شده است. زندگی موفق مستلزم توانایی غلبه بر گرسنگی و تشنگی قدرت است. درک این نکته مهم است که قدرت در دست جانوران متضاد است، زیرا ما یک شمشیر دولبه خطرناک هستیم.

قدرت بیش از حد اثر معکوس دارد، همچنین خود را از بین می برد، زیرا ما می خواهیم با ذهن های دیگری ارتباط برقرار کنیم که نمی توانیم آنها را کنترل کنیم، اما هوس آنها را داریم. وقتی کارهایی را انجام می دهیم که دیگران نباید انجام دهند، احساس ناامیدی، عصبانیت یا غمگینی می کنیم. با این حال، در لحظه ای که ما بر آنها تسلط کامل داریم، رضایت آنها ما را خوشحال نمی کند و رضایت آنها باعث تقویت عزت نفس ما نمی شود.

درک توهم کنترل سخت است، به خصوص زمانی که حاضریم تقریباً همه چیز را رها کنیم، بهای آن را بپردازیم و کنترل دیگران را به دست بگیریم. با این حال، اگر می‌خواهیم دیگران را از کنترل خارج کنیم، مثلاً مارک زاکربرگ، باید این درس را یاد بگیریم.

سقراط می خواست در مورد گرفتار شدن در دام وسوسه های دایره جادویی هشدار دهد و اندوه گیگز را نشان دهد. امروز هشدار او بیش از هر زمان دیگری به وضعیت ما مربوط می شود. همانطور که در آتن باستان، کار دشوار ماست که «دموس» (شهروندان) را بدون اینکه قربانی فریب ها و وسوسه های قدرت شویم، فعال کنیم.

* وزیر دارایی سابق در دولت چپ گرای سیریزا در یونان به رهبری یانیس واروفاکیس و الکسیس سیپراس

منبع: پروژه سندیکا

ترجمه: فرارو

[ad_2]

Reece Bryant

ایجاد کننده. شیطون عاشق تلویزیون حل کننده مشکلات مادام العمر نویسنده. تحلیلگر. نینجا فرهنگ پاپ. عاشق اینترنت معتبر. کاوشگر کل کارآفرین لاعلاج

تماس با ما