[ad_1]
مشرق: اوضاع جهان و به ویژه در منطقه ناآرام خاورمیانه دچار آشفتگی است.
خاورميانه و شمال آفريقا، پس از يك سلسله انقلابها كه هر يك مدعي رهايي كشورهاي خود از قيد و بند رژيمهاي قبلي هستند، چنان انحطاط يافتهاند كه تركيه، كشوري قانونمند، خود را نه تنها استثنا ميداند، بلكه همچنین از نظر مالی این کشور در عرصه های مختلف صنعتی، سیاسی و نظامی به قدرتی دست یافت که دیگر کشورهای منطقه به آن غبطه می خوردند.
اما به نظر می رسد که تداوم توسعه، مساعد صلح و آرامش نیست. ترکیه طی سالیان متمادی دست به اقدامات شدید سیاسی و نظامی به بهانه تبلیغات در داخل و خارج منطقه و افزایش نفوذ شیعیان خود زده و گویی در توهم بازگشت به امپراتوری عثمانی است.
افزایش چند برابری درآمد ملی در مدت زمان کوتاه، رئیس جمهور ترکیه را متوجه می کرد که فرانسه، آلمان و سایر شرکای “اروپایی” به نسبت اندازه و جمعیت خود چه کمبودهایی ندارند. چطور است که در مواقع بحران و زور به آفریقا و آسیا نیرو می فرستند، چرا ترکیه نه؟ چرا در مسائلی مانند سرکوب حکومت اکثریت شیعه عراق که هزینه تهیه و عملیات داعش توسط عربستان سعودی را نیز پرداخت کرده است، شرکت نمی کنیم؟
چرا در آب های گل آلود سوریه ماهیگیری نمی کنید؟ چرا با مداخله به نفع جمهوری آذربایجان در جنگ با همکاری اسرائیل در مناقشه جمهوری آذربایجان و ارمنستان، موقعیت مسلط برای آینده آذربایجان به دست نمی آید؟
در لیبی، جایی که قدرت های مختلف اروپایی و آمریکایی درگیر هستند، و در نفت جزایر یونانی در دریای اژه، یا در جستجوی سواحل شمالی قبرس یا دریای سیاه، چرا که نه؟
و چرا با اوباش داخل بزرگ نشد و با علویان که در چندین دور انتخابات جایگاه قدرتمندی کسب کرده بودند رقابت نکرد. چرا سعی نکنیم از موقعیتی که ترامپ با ترک بورژوازی تلاش کرد به آن دست یابد، استفاده کنیم؟ چرا تبلیغات پوپولیستی و مردمی پان ترکیسم را رواج نمی دهید و نمایش های بزرگ حمایت عمومی را برای خود راه اندازی نمی کنید؟ پاسخ های منطقی و منطقی به این پرسش ها را کسانی می توانند بدهند که دست کمی از آنها در ترکیه ندارند.
او می تواند پیشنهاد دهد که بهتر است ترکیه با بهره گیری از روابط اروپا و آمریکا به توسعه اقتصادی، صنعتی و اجتماعی خود ادامه دهد و با تعمیق این توسعه تا حدودی به توسعه علمی و فرهنگی دست یابد و همانطور که قدرت های بزرگ جهانی می توانند با عزت و احترام بین المللی نقش مهمتر، جدی تر و مهمتر در عرصه بین المللی ایفا کنند.
اما به نظر می رسد طمع قدرت و توسعه فریبنده تر است. یا شاید می ترسد که قدرت دیگران را دست کم بگیرد. به هر حال اردوغان اکنون با همه فراز و نشیب هایش، دولت آتاترکرک ترکیه را سرنگون کرده است. احساس استقلال ترکیه در اجرای سیاست های نظامی پرهزینه، نارضایتی همسایگان آسیایی و اروپایی را برانگیخته است که به اعتبار و رشد اقتصادی و ثبات مالی ترکیه در آینده آسیب وارد کرده است.
سوال این است که آیا قدرت اقتصادی پایین ترکیه می تواند با حذف بسیاری از هندوانه های نامتناسب رقابت کند؟ آیا او برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت در سرزمین خود عجله نخواهد کرد؟ هشدار نسبت به این عجله و خودفریبی در مورد همه کشورهای خاورمیانه که با پول نفت احساس قدرت می کنند نیز صدق می کند. امید است ضمن احترام به قوانین بین المللی و پرهیز از افراط گرایی و استکبار، همه ملت های منطقه غرق شرایط وخیم کنونی نشوند و بدترین آسیب را متحمل نشوند. قدرت های بزرگی مانند روسیه، اروپا و آمریکا می توانند با تکیه بر منابع خود بر بحران ها فائق آیند اما رفتار اردوغان بسیاری از کشورها را خواهد سوزاند.
فریدون مجلسی تحلیلگر روابط بین الملل
[ad_2]