[ad_1]
در رفتناکنون که اوکراین مرکز درگیری های بین المللی است، آشنایی با الکساندر دوگین، مغز متفکر ادعایی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه مفید است.
رئیس جمهور مرموز یک ابرقدرت (روسیه) گامی جسورانه در صحنه جهانی برداشته است. حتی روشنفکران اجیر شده و ستون نویسان کم درآمد هم برای درک این جنون می دوند. حتما این سوال پیش می آید که آیا پادشاه (پوتین) دیوانه است؟ یک نفر در حال جدا کردن ریسمان مبل فروید و تحلیل روانشناختی برای درک طرز فکر پوتین است. او در پشت صحنه به ایده های پوتین فکر می کند. کسی مثل دیک شکر؟ شما نزدیک هستید مثل استیو بنن؟ نزدیک یا … «الکساندر دوگین» «فیلسوف دیوانه» پوتین.
او به عنوان یک پوتین خشمگین و بی جان، زندگی خود را قمار می کند و به دنبال آرزوی دیرینه خود برای تغییر دولت در اوکراین است. کسانی که سعی در درک تحولات اوکراین دارند می توانند نوشته ها و گفته های فیلسوفان را در سایه کرملین بخوانند.
دوگین در تلگرامی نوشت: عملیات نظامی کنونی علیه اقیانوس اطلس و جهانی شدن و جهان تک قطبی است. این یک عمل احتیاطی، یک عملیات به موقع و معقول است. روسیه در حال حاضر در حال ساختن یک جهان واقعا چند قطبی است. پس از مرگ هیتلر و استالین؛ بوش، کلینتون و اوباما قدرت را در دست گرفتند. دنیای تک قطبی آنها «نازیسم لیبرال» است.
روسیه علیه این نظم جهانی قیام کرده است. افسوس که اوکراین فریب نازیسم لیبرال را خورده و با اعتقاد به فریب خود تسلیم آن شده است. به همین دلیل است که اوکراین اکنون بهای آن را می پردازد. به راحتی می توان سبک نوشتاری و ذهنیت او را در تقلید از راسپوتین مشاهده کرد.
خبر خوب این است که می دانیم چه کسی دیگر صحبت می کند. پوتین هفته گذشته به مردم روسیه گفت: ما برای غیرنظامی کردن اوکراین کار خواهیم کرد. پوتین از اوکراینیها خواست تا “قدرت را به دست گیرند” و علیه آنچه که او به عنوان “باندهای معتاد به مواد مخدر و نئونازیها (زلنسکی و متحدانش) توصیف کرد، اقدام کنند. اوکراین دشمن ما نیست. داگین در روزهای اخیر نوشت که این یک ” جنگ علیه سوروس.”
او گفت: «اروپا مدرن مانند یک نخبگان اقیانوسی لیبرال مانند اوکراین عمل می کند. اوکراین از هر نظر آینده اروپاست. یک رژیم لیبرال-نازی در اروپا در حال ظهور است که شامل همجنسبازان و همچنین دلقکهای قدرت میشود که فرهنگ را تخریب میکنند و نفرت رادیکال حیوانات را علیه روسها ترویج میکنند.»
او پیشتر در ایدئولوژی خود خود را محافظهکار خوانده بود و گفته بود: «ما محافظهکاران خواهان یک دولت قوی هستیم. ما می خواهیم اهمیت نظم و خانواده سالم، ارزش های مثبت، مذهب و کلیسا را در جامعه تقویت کنیم.» وی افزود: ما خواهان رادیو، تلویزیون، کارشناسان و باشگاه های میهنی هستیم. ما رسانه ای می خواهیم که منعکس کننده منافع ملت ما باشد.»
ایدئولوژی اوراسیایی داگین این است که همه مردم روسی زبان را در یک کشور با تقسیم اجباری سرزمین های جمهوری شوروی سابق متحد کند.
او گفت: در واقع اوراسیا و فضای ما، روسیه مرکزی، صحنه یک انقلاب جدید ضد بورژوایی و ضد آمریکایی است. امپراتوری جدید اوراسیا بر اساس اصل اساسی یک دشمن مشترک ساخته خواهد شد: رد اقیانوس اطلس به معنای اجتناب از کنترل استراتژیک آمریکا و اجازه ندادن به ارزش های لیبرال برای تسلط بر ما است. این انگیزه فرهنگی مشترک پایه و اساس یک اتحاد سیاسی و استراتژیک خواهد بود.»
او در سال 2007 گفت: “اصطلاح پوتین دیگر متناقض نیست و اگر هم هست، بیمار روانی است و باید برای معاینه به روانپزشک ارجاع داده شود. پوتین همه جا است. پوتین همه چیز است. پوتین مطلق است. پوتین لازم است.”
داگین بنیانگذار الحاق کریمه به روسیه بود. او خواستار پایان جنگ در اوکراین شد و از پوتین خواست در جنگ دونباس مداخله کند. دوگین گفت: «تنها کیف میتواند جلوی رنسانس روسیه را بگیرد.
طی درگیریهای بین نیروهای طرفدار روسیه و نیروهای دولتی در اوکراین در سال 2014، دوگین به طور منظم با شورشیان جداییطلب طرفدار روسیه در تماس بود.
قبل از شروع جنگ روسیه و گرجستان در سال 2008، دوگان از اوستیای جنوبی بازدید کرد و پیش بینی کرد: “به هر حال، در شرف تصرف است.” وی افزود: روسیه “نباید در آزادسازی اوستیای جنوبی متوقف شود، بلکه باید فراتر رود” و “ما باید همین کار را در اوکراین انجام دهیم.” اوکراین به معنای حمله به آن است.
در 10 اکتبر 2014، دوگین گفت: “فقط پس از احیای روسیه بزرگ، اتحادیه اوراسیا، میتوانیم به یک بازیگر مشهور جهانی تبدیل شویم. روند اکنون بسیار کند است.” غرب به اقدام روسیه برای ادغام در اتحادیه واکنش نشان داده است. فدراسیون روسیه. “
وی انقلاب اوکراین را کودتای آمریکا خواند و افزود: «آمریکا می خواهد علیه روسیه جنگ کند، نه به خودی خود، بلکه از سوی اوکراینی ها».
به گفته دوگین، کل اینترنت باید ممنوع شود. او گفت: «من فکر میکنم اینترنت یک روند است، زیرا برای هیچکس فایدهای ندارد. در ژوئن 2012، دوگین در یک سخنرانی گفت که شیمی و فیزیک “علوم شیطانی” هستند و افزود: “اگر می خواهیم خود را از شر غرب خلاص کنیم، باید خود را از کتاب های درسی فیزیک و شیمی رها کنیم. باید منتشر شود.”
همانطور که در کتاب خود به نام “جنگ برای ابدیت” نشان می دهد، بن حداقل یک بار با داگین ملاقات کرده است. همانطور که Chronicler در این کتاب توضیح می دهد، این دو (دوگین و بن) اشتراکات زیادی دارند.
نکته قابل توجه این است که این دو به طور رسمی از گروهی که اعضای سابق آن بودند اخراج شده اند: بنن یک سال پس از ریاست جمهوری ترامپ توسط ترامپ برکنار شد و دوگان در سال 2014 از دانشگاه اخراج شد. حتی زمانی که رئیس جمهور ظاهراً متحد خود روسیه را اعلام کرد، اخراج شد. دیکتاتوری
یکی از تفسیرهای تاریخ ممکن است این باشد که بنن و دوگین هر دو اهمیت خود را اغراق می کنند و برای مدت طولانی مورد حمایت قرار نمی گیرند. اما مطمئناً دشوار است که بگوییم چه زمانی بیانیه های عمومی آنها ایده ای از آنچه قرار است در سطح جهانی اتفاق بیفتد را ارائه می دهد.
بسیاری از نوشته های هفته گذشته بر اساس این گمانه زنی بود که پوتین بیمار یا دیوانه است. این تحلیل این سوال را مطرح می کند که چگونه پوتین توانست جنگ را تحریک کند و به اقتصاد روسیه آسیب برساند. پوتین بهعنوان ثروتمندترین مرد جهان، احتمالاً هرگز سرمایهدار نبوده است، دستکم به معنای «جهانی»، بهویژه که آشکارا نظام جهانی را به سخره میگیرد.
بنن و دوگین هر دو ناسیونالیست هستند و اگر قرار است دنیا بر اساس انتخاب دوگن تقسیم شود و دوستانی که زمانی با هم غذا خورده اند باید از هم جدا شوند، باید برای هر کدام معیاری انتخاب شود. این کار شایسته ای است و باید به همین جا ختم شود. برای مسکو یا همان طور که جانان گینز در ماه ژانویه در مورد مایک پمپئو به فایننشال تایمز گفت، بن دفاع کرد: سرمایه گذاری در موسسات و اصول خود نداشته باشد. اما این ناسیونالیسم او را نسبت به یک دیپلمات عادی کمتر نسبت به حساسیت های روسیه حساس می کند.»
در واقع، بنین خواستار دخالت بایدن در حمله روسیه شده است. با این حال، چهره هایی مانند «بن» و «دوگین» به ثبت لحظات آشوبی کمک می کنند که بدنه مرکزی نهادهای سیاسی در ایالات متحده را در سال 2016 و متأسفانه در خارکف در سال 2022 شوکه کرد.
در یک ضیافت در واشنگتن، بنین یک بار به مورخ رونالد رادوش گفت که او پس از رهبر بلشویک روسیه “لنینیست” است. این چیزی است که این روزها از دهان دوجین بیرون می آید. لازم نیست کاملاً مطمئن باشید که او چه می گوید تا مطمئن شوید که مهم است.
[ad_2]