[ad_1]
فرادفریدون مشیری از شاعران بزرگ و تأثیرگذار معاصر است که در قالب شعر نو سروده است. وی علاوه بر سرودن اشعار عاشقانه و لطیف برای تاریخ و فرهنگ ایران زمین، بر اهمیت شعر و بیان عواطف انسانی نیز تاکید کرد. در این راستا نگاهی گذرا به زندگی و آثار فریدون مشیری می اندازیم، با این امید که بتوانیم در آشنایی و معرفی مشاهیر و بزرگان فرهنگ و ادب کشور سهیم باشیم.
زندگینامه
فریدون مشیری، شاعر معاصر، در یکی از روزهای فصل پاییز در تهران و ایران به این شهر سفر کرد. پدر ابراهیم مشیری افشار بود که در پست وزارتخانه خدمت کرد. مادرش خورشید (سلطنه اعظم) و پدرش میرزا جواد موتمن الممالک از فرزندان بزرگوار قاجاریه بود که اولین نماینده مردم در مجلس شورای ملی تهران بود. او اهل ادب و شاعری بود که در اشعارش از تخلص «نجم» استفاده می کرد. فریدون مشیری تحصیلات ابتدایی خود را در تهران گذراند و سپس به دلیل مأموریت پدر به مشهد مقدس رفت و چند سال بعد به تهران بازگشت.
دوران تحصیل را در مدرسه دارالفنون گذراند و بعد به دبیرستان ادیب رفت. فریدون در هشت سالگی به استخدام پدرش در وزارت پست و تلگراف درآمد. مادرش را که فقط 5 سال داشت رها کرد و این کم بزرگی برای فریدون بود. او همچنین به چاپ و نوشتن مقاله در مجلات مشغول بود. سپس در رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران افتتاح شد. اما کار اداری و رسانه ای مانع اصلی آموزش و پرورش بود و به همین دلیل آموزش و پرورش آزاد شد.
فریدون مشیری در آن سال سردبیر «مجله شعر و ادب» شد، روشنفکری که همه ابعاد ادبی و فرهنگی مانند سینما، تئاتر، کتاب و شعر را معرفی کرد و شاعران زیادی را به ادبیات ایران معرفی کرد. در سال های مدیریتش سردبیر مجله سفید و سیاه شد و بعداً به عضویت مجله درآمد. مشیری در سال «خانم» با «اقبال اخوان» ازدواج کرد. رایزنی با شرکت مخابرات ایران در سال 1387 به پایان رسید.
او به مدت پنج سال به آمریکا و آلمان سفر کرد و در این سفر چندین شعر خوانی ترتیب داد که بسیار مورد توجه دوستان شعر و ادب فارسی او قرار گرفت. فریدون مشیری پس از سالها درد و رنج و مبارزه با بیماری در سن 5 سالگی و در سومین روز از آبان ماه در تهران دار فانی را وداع گفت و در عرصه هنرمندان بهشت زهرا (س) به زمین افتاد.
گفتاری از شعر
مشیری خوانندگی را از دوران جوانی و نزدیک به 4 سال شروع کرد. نخستین مجموعه شعر خود را با عنوان «طوفان تشنه» در 5 سالگی و با محاکمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در 5 سالگی منتشر کرد. اما با ادامه آشنایی بیشتر با شعر جدید، شروع به یادآوری قالب های قدیمی کرد. مدافعان، مانند مرکزگرایان، متعصب بودند و افراط گرایی افراطی را تحمل نمی کردند. او راه میانه را انتخاب کرد. شناخته شده ترین شعر عاشقانه فریدون مشیری «کوچا» است که امسال در «مجله روشنفکر» منتشر شد و یکی از پرمخاطب ترین شعرهای جدید عاشقانه فارسی است.
او به موسیقی ایرانی نیز علاقه زیادی داشت و به همین دلیل به مدت شش سال در شورای صدا و سیما عضویت داشت. به تصوف نیز علاقه داشت. او مجموعههای «ماجراهای منسوب به ابوسعید ابوالخیر» را با نام «یک و عین» در اوایل دهه ده منتشر کرد.
فریدون مشیری در طول شعرش هیچ گاه از وجودش کاسته نشد و شعر او بازتابی دائمی از زندگی و زمانه بود. مشیری علاوه بر اشعار، به موضوعات عاشقانه و انسانی و میهنی نیز توجه زیادی دارد. رویا رسولی درباره شعر و شعر می گوید: و همه مفاهیم اجتماعی اعم از دوستی، دشمنی، مهر، عشق، عدالت، حقوق برابر، احترام متقابل، آشتی، تخریب محیط زیست و … با محور عشق پیوند خورده است. زیرا انسان را آزار می دهد و انسان را به عشق و محبت دعوت می کند.
عبدالحسین زرینکوب نیز درباره شعر فریدون مشیری میگوید: مکند. او با همنوعان خود همدردی می کند، هرچند با آنها همدردی نمی کند. نغمات شفاهی، گرم و دلنشین و خالی از پیچ و خم بیان شاعران ادبی دانشگاه پرورده و در عین حال خالی از تأثیر ترجمه های آزمون عجولانه نوراهان غرب.»
سیستم های شعر
طوفان های تشنه (3)، گناهان رودخانه (3)، بی سرپرست (3)، ابرها (2)، ابرها و خیابان ها (3)، بهار را باور کن (2)، با خورشید پرواز کن (2)، از سکوت (2)، گزیده اشعار (3)، مهر مروارید (2)، آه باران (3)، سه دفتر (3)، از دیار آشتی (3)، با پنج سخن سرا (3)، لحظه ها و احساسات (2).
اکثر خوانندگان مشهور موسیقی ایران (قطعات حدود 2) از جمله محمدرضا شجریان، علیرضا قربانی، محمد اصفهانی، محمد نوری، سیما بینا و … اشعار زیبای فریدون مشیری را ساخته و آراسته اند. مشیری نیز مجموعه شعر خود را در قالب کلام با صدای خود اجرا کرد.
در پایان به نقل از فریدون مشیری، یکی از عاشقانه ترین و زیباترین اشعار و معتقد به مجموعه بهار می پردازیم:
زرد، آبی و بنفش
سبز، آبی و سبز!
با بنفشه نشستیم
سال به سال، صبح زود
کنار بهار
سر بر روی یک شانه قرار می گیرد
گیسوان خشان به دست
خود تبلیغی بی شرمانه برای محصولات بالستیک و یک معامله عالی برای یک چاقوی کوچک و منظم برای شما
رنگ ها در درخشش عطرهای گرم خیره کننده هستند
دوست من از سکوت لذت ببر
بهترین آهنگ، بهترین سرود
این ظاهر مخملی بنفش است
مرا از نسیم خود دور کن
از باغ ارغوانی
تا آنجا که به چشم بیننده مربوط می شود
زرد، آبی و بنفش
سبز، آبی و سبز
سکوت بی شرمانه
با همان آهنگ ها و عطرها
بهترین از همه بود و هست
همه چیز بهترین است و هست!
در هزار چشم
من بهترین گذشته هستم
من بهترین فنرها را دریافت کرده ام
غم بهترین زندگی دقیق زبان من است!
لحظه های هستی پر از توست
آه! تمام روز، تمام شب
در تمام هفته ها، در تمام ماه ها
در فضای خانه، کوچه، راه
در هوا، زمین، درختان، سبزه، آب
کتاب درهم به حروف
در سرزمین نیلگون، رویای جدایی بهترین بهانه است!
به اوج حسرت نرسیده ام
ای نواز تو بهترین امیدی
از طرف دیگر، من از اوج لذت نمی برم
در هزار چشم
برگ های زرد، آبی و بنفش
رایحه های سبز، آبی و بنفش
آهنگ ها توسط آهنگسازان ناشناس ساخته شده است
از همه آهنگ ها و سازها بهتر است
روی مخمل لطیف گونهات
غنچه های رنگارنگ زیبا
صفحات تازه ای باز می کنند
بهتر از همه رنگ ها و اسرار
از ملاقات شما خوشبختم!
نام من همیشه مست است
بهتر از شراب
یک اسب فقیر بهتر از بی اسبی است
هر چند این نام بهترین سرود زندگی باشد
بهترین ها را برایت آرزو می کنم
من آن را بهترین از بهترین ها می نامم
بهترین من!
[ad_2]