[ad_1]
علی مجیدی، معاون اسبق وزیر اقتصاد، نفت و امور خارجه به موضوعات متعددی از جمله مسائل اقتصادی که منجر به تصویب قطعنامه 598 شد، پرداخته است.
گزیده ای از اظهارات وی در گفت و گو با شرق را می خوانید:
- زمانی که ما انقلاب را شروع کردیم، دیدگاه سیاسی و سیاست خارجی روشنی داشتیم، اما دیدگاه اقتصادی روشنی در کشور نداشتیم. وقتی به ایدئولوژی های سیاسی انقلاب نگاه می کنیم، می بینیم که همه آنها دارای پیشینه ایدئولوژیک هستند. یعنی کمک به صدور قیام های توده ای و قیام ها و انقلاب های اسلامی در جهان. این نظریه مربوط به دهه 1960 است، اما چشم انداز اقتصادی ما روشن نیست.
- در شرایطی که دهه 1980 است و حتی مفهوم اقتصاد کینزی در جهان از بین می رود و شاهد نئولیبرالیسم هستیم، در اوایل انقلاب در ایران برعکس عمل می کنیم. روشنفکران وقت چون تحت تأثیر نوعی سوسیالیسم بودند، ناسیونالیسم را آغاز کردند و اقتصاد تجاری عملاً توسعه یافت و آنهایی که صنعتگر بودند با شعارهای سرمایه داری کمپرادور و چپ محصور شدند یا صنعت آنها مصادره شد و اقتصاد ما به هم ریخت. به طور کامل نابود شده است. اقتصاد تجاری شروع به رشد کرد، اما اقتصاد صنعتی عملاً سقوط کرد.
- حتی زمانی که حزب الله در لبنان تأسیس شد، زمان موسوی بود و اینکه چگونه باید به لبنان کمک کنیم موضوع بحث بود. این اولین حرکت سیاسی ما در خارج از کشور از سال 1964 تا 1967 بود که من معاون وزیر اقتصاد بودم و بعداً در دهه 1970 به این نکته رسیدیم که چگونه از جنبش اسلامی تاجیکستان حمایت کنیم و چگونه در بالکان کار کنیم. همه این سیاست خارجی در راستای حرکت های اسلامی از اقتصاد گرفته تا هزینه های سیاست خارجی بود.
- در آن سال ها سیاست خارجی ما حمایت از جنبش های مردمی و اسلامی در سراسر جهان بود. در اقتصاد نوعی ایدئولوژی و مدیریت سوسیالیستی وجود داشت و بر نقش دولت تاکید می شد.
- زمانی که آقای ایروانی وزیر اقتصاد و من معاون وزیر اقتصاد بودم، به ایشان گفتم که دیگر نمی توانیم از نظر اقتصادی مبارزه کنیم. گفتم الان که سال 88 است تولید ناخالص داخلی ما نسبت به زمانی که انقلاب کردیم کمتر شده است. به آقای ایروانی گفتم می شود چنین چیزی گفت؟ گفتم شما وزیر اقتصاد هستید، اگر نمی توانید به من بگویید موسوی. نمی توانیم بگوییم می جنگیم یا نه، اما از نظر اقتصادی نمی توانیم بجنگیم چون این وضعیت ریالی است. از مهندس موسوی پرسیدم و باید گزارشی می نوشتیم که گفت شما و آقای ایروانی امضا کنید. گزارش را نوشتیم، بعد از نیمه شب نزد موسوی بردیم، او هم از رئیس سازمان برنامه و بودجه خواست که گزارش را بنویسد و ایشان این دو گزارش را نزد امام خمینی(ره) بردند و ایشان اعلام کردند که طبق گزارش ها اینطور است. وضعیت.
- آقای هاشمی فهمید که کشور باید به سمت توسعه اقتصادی حرکت کند. او در دوران ریاست جمهوری خود اقتصاد را دنبال کرد، اما نه با سیاست خارجی شرقی و نه غربی. سفر او به چین و ژاپن با هدف همکاری با شرق آغاز شد. چون آقای هاشمی احساس می کرد که کار با غرب به هر دلیلی سخت است و نمی تواند یک کار روانی باشد، به سمت شرق حرکت کرد. به نظر من یک مشکل این بود که کم و بیش ابزارهای خاصی در اقتصاد نقش داشتند.
- دولت آقای خاتمی با دیدن گفت وگوی تمدن ها و کاهش تنش با دنیا کار خود را انجام داده است. من در دوره آقای خاتمی به وزارت خارجه رفتم. سیاست کاری او راه را هموار کرد. مهمترین چیز برای سرمایه گذاری خارجی ابتدا امنیت و سپس بازگشت سرمایه است. سرمایه یک رویکرد بلند مدت است. ماهیت سرمایه ابتدا حفاظت و سپس سود است. این ایدئولوژی که به گفت و گوی تمدن ها انجامید، راه را برای همکاری با دنیا برای ما هموار کرد. آقای خاتمی پتانسیل جذب سرمایه گذاری خارجی در سیاست خارجی را داشت. بنابراین زمینه فراهم شده و بهترین دوره اقتصادی کشور مربوط به دولت اصلاحات است.
- در دوره احمدی نژاد بیش از 400 میلیارد و به طور غیرمستقیم بیش از هزار میلیارد ضرر کشور داشت. یک تیم روی آنها کار کردند و گزارشی تهیه کردیم. نمی دانم این گزارش به مقامات بالاتر رسیده یا نه، اما خسارت تحریم ها را جبران کردیم. یک چیزی که شنیده ام این است که به این نتیجه رسیده اند که چنین وضعیتی امکان پذیر نیست.
- ما از آن دسته کشورهایی هستیم که مبتنی بر سیاست هستیم نه اقتصادی و خواهان نفوذ عملی هستیم. همه کشورها به دنبال نفوذ سیاسی هستند، گاهی اوقات از نظر فرهنگی یا اقتصادی. سیاست های چین یا روسیه را ببینید. چین خواهان توسعه اقتصادی است و معتقد است که باید توسعه اقتصادی را در کنار توسعه نظامی دنبال کند. ژاپن و کره عمدتاً اقتصادهای مبتنی بر آن هستند.
- ما از سیاست خارجی به عنوان مرکز توسعه در خاورمیانه استفاده نکرده ایم. در شرایطی که زندگی مردم تحت فشار است، این نشان می دهد که اگر بخواهیم ادامه دهیم، باید درآمد ارزی کشور از نفت و پتروشیمی افزایش یابد، با سرمایه گذاری رشد اقتصادی داشته باشد و سطح زندگی بالا باشد. وقتی اقتصاد دچار مشکل می شود، به سیاست خارجی روی می آوریم.
[ad_2]