نابودی بازار خلاق

[ad_1]

اگرچه معمولاً سهامداران از عبارت بازار برای بورسیه استفاده می کنند، اما بورسیه تهران بیشتر از «بازار» «بازار» تلقی می شود و تمام سختی هایی که بر سهامداران تحمیل می شود بر اساس همان قوانین «غیر بازاری» است. بازاری که همواره حمایت دولت را در دل دارد. هر بار که رکودی در این بازار اتفاق می افتد، همه سیاستمداران با تزریق پول و حمایت از بازگشت قیمت ها روبرو می شوند. در سه روز پایانی رکود، پایان نامه های خودخوانده در مصوبه حمایت و تخصیص تبصره های مادی و بودجه ای در حمایت از بورسیه ها نیز مطرح شد. حتی در شرایطی که به گفته کارشناسان مالی، لازمه اصلی آن، کارکرد بورس است، نه انحلال منابع عمومی، بلکه اجرای ساختارهای بورسیه با پیشبرد بازارهای شفاف و کارآمد برای بهبود فضا. با این حال، سیاستمداران دستور داده‌اند که «تخریب خلاق» به جای پیشروی، بورسیه‌ها را مانند سایر بخش‌های اقتصاد به چارچوبی دورافتاده با چارچوب‌های ناکارآمد تبدیل کرده است که فراتر از نیازهای دشوار دولت است.

به گزارش دنیای اقتصاد، سهامداران معمولاً از عبارت «بازار» برای بورسیه استفاده می کنند، در حالی که عنوان «غیر بازاری» برای بورسیه های تهران مناسب است. بازاری که به دلیل قیمت های پایین عمر کوتاهی داشته است، از حمایت همه جانبه دولت برخوردار است. با این حال، به گفته بسیاری از کارشناسان، حمایت از منابع مالی در بازارهای مالی در هر نقطه از جهان گزینه معقولی نیست.

این در حالی است که در هر زمانی که رکود در این بازار مشاهده می شود، همه سیاستمداران با انتقال منابع از صندوق توسعه ملی، تخصیص منابع از بودجه، نوشتن قوانین در راستای افزایش نرخ سود و … هدایت می شوند. در عین حال، تلاش های فوق با بسته حمایتی از ارزش بازار و لایحه بودجه پیشنهادی مشخص می شود. حتی در شرایطی که به گفته کارشناسان، نیاز اصلی مالی نه سرمایه گذاری در بورس، بلکه اجرای الزامات ساختاری و ساختاری بورسیه تهران با طرح های شفاف و کارآمد شکل دهی بازار از منظر خلاف قانون اساسی است. از این نظر ممکن است شرایط به ایجاد بورس و همچنین سایر حوزه های اقتصادی منجر شود که از یک چارچوب ناکارآمد به یک چارچوب ناکارآمد در گذشته تبدیل شود و دولت آن را گسترش دهد. .

در اقتصاد پازل

وضعیت کنونی بازار سرمایه و رکود در شش ماه گذشته تقریباً به ثبات رسیده است و نیاز به تغییر از طریق تقاضا برای حمایت را به دنبال دارد. در نتیجه موضوع کاملا طبیعی است و هیچ گونه قصدی از سوی فعالان بازار صورت نگرفته است. ممکن است کوچکتر در بورس نیز عملکرد قبلی داشته باشد، اما هیچ ارتباط انتقادی با قوانین موجود وجود ندارد.

در هر جامعه ای مسئولیت اجرای قانون به طور کامل و به کمال می رسد و طبیعی است که در مواجهه با چنین مشکلاتی ممکن است یک یا چند نفر از افراد جامعه مورد انتقاد قرار گیرند و خواسته های مردم برآورده شود. اینها دقیقاً همان موضوعاتی است که در تهران روی آن توافق شده است. با توجه به رفتار غیر اصولی دولت در گذشته، برای تبلیغ و جذب مردم به بورس حتی در روزهای اوج بازار و حباب قیمت ها و تاکید بر ایمن بودن، طبیعی است که مردم طبیعی در این زمینه فعال باشند. بازار تنها راه برون رفت از وضعیت فعلی پس انداز سرمایه است. اما باید در نظر داشت که این دقیقاً همان نقطه ای است که فعالان می توانند تضاد منافع بین یک بخش از اقتصاد و بخش دیگر ایجاد کنند.

طی سه ماه گذشته، به ویژه در دوره ابتدایی “رویای بورسیه بدون ریسک” که شامل اوایل پاییز می شود، بارها شاهد اعتراض فعالان در سالن شیشه ای به رویکرد دولت در قبال موضوع بورسیه ها، درخواست کمک و تزریق منابع بودیم. قوه مجریه توبیخ اقتصاددانان به دلیل مخالفت با تحقق نرخ ها. چنین درخواستی دقیقاً حکایتی است از این که فعالان بازار با تداوم عملکرد روزانه بورس ارزش گذاری می شوند و آن را برای رستگاری خود قرار داده اند. دیری نگذشت که نظرات برخی از فعالان بازار سرمایه در تبادل نظر و گفتمان علیه سایر بخش های اقتصاد مطرح شد. در عین حال تردید است که فعالان اعتبارات خرد بتوانند بدون در نظر گرفتن مزایای بورس، از مزایای بورسیه برخوردار شوند. به این ترتیب شاهدیم که کاربرد تزریق پول در معاملات سهام به تدریج به یک تقاضای عمومی تبدیل شده است. این در حالی است که بورسیه ها مانند هر بخش دیگری تنها ستونی از پازل اقتصاد ایران است و در سفر با تختی که در آن قرار می گیرد نمی توان به آن اشاره کرد. «دنیای اقتصاد» در گزارش های قبلی خود به تشریح این موضوع پرداخته و گفته است که تصویب این بورسیه به نفع مردم کشور خواهد بود. اما راه چیست؟

تخریب خلاق به چه معناست؟

در روزهای آغازین این هفته، جوزف شومپیتر، در چارچوب «اقتصاد جهانی» به معنای «تخریب خلاقانه» از بیماری مهلکی در اقتصاد ملی صحبت کرد که نه تنها برای توسعه کشور از کار افتاده است. اقتصاد، بلکه برای بهبود آن، شکست خورده، احتمالاً یکی از مهم ترین فرصت های اقتصادی ایران در شرایط محدودیت منابع اقتصادی است. بر اساس این گزارش، دولت فعلی با توجه به شرایط کنونی به دنبال احیای کارخانه های منسوخ شده است و با بهره گیری از راهکارهای مختلف افزایش اشتغال به دنبال افزایش فرصت های شغلی در این کارخانه ها است.

زیرا هدف اصلی اقتصاد ارائه این حجم ها از روی تئوری ها و محاسبات مختلف است، نه اینکه راهی برای کار به مردم بدهد، بلکه بهترین راه را برای استفاده از منابع محدود در جهت رفع نیازهای نامحدود انسان ها بیابد. خود تولید کننده ثروت هستند

مفهوم «تخریب خلاق» خلاصه این نکته است که تداوم در رشد رشد و تولید ثروت در اقتصاد که در چارچوب آن تک تک اعضای فعال جامعه می توانند آزادانه فعالیت های اقتصادی و ایده های خود را بیان کنند. در چنین فضایی اختراع یک فناوری جدید با حذف رقابت نتوانست خود را با شرایط وفق دهد. جوزف شومپیتر در معنای «تخریب خلاقانه» این نکته مهم را خلاصه می کند که تغییر در شرایط کاری بازار و خروج مشاغلی که توانایی انطباق با شرایط جدید را ندارند، باعث بهبود و توسعه جایگاه بازار می شود. شرکت های موجود در حال اجرا هستند و حتی می توانند پیشرفت های جدیدی در این زمینه داشته باشند. به عنوان مثال، تمام تغییرات ناشی از تغییرات تکنولوژیک قابل برگشت نیست، فضای آزمایش و خطا در قالب دگرگونی طبیعی در اکتشافات و اختراعات علمی پیدا شده است. در اینجا یک نکته مهم وجود دارد. در صورت مداخله دولت در این بلایای طبیعی، نیاز به تغییر در بین فعالان اقتصادی و یا چابکی آنها برای سازگاری با شرایط جدید کم شده و آنها برای استفاده از فرصت ها تنبل خواهند شد. اقتصاد ایران امروز شباهت زیادی به شرایط دارد و همه صنایع موجود در آن با شعار حمایت از تولید داخلی در حال نوسازی و کوچک شدن هستند. یکی از آخرین بخش هایی که باید به روز شود، بورسیه است.

عقرب عقرب

اگرچه تمرکز اصلی جوزف شومپیتر بر مفهوم “تخریب خلاق” به تولید و بهبود بهره وری و ارتباط آن با اقتصاد مربوط می شود، اما شایان ذکر است که ما می توانیم از شومپیتر یاد بگیریم که بدون حمایت دولت ما نمی توانیم حفاظت از یک قسمت از قسمت دیگر از جیب مردم انجام می شود.

همین امر با فوریت صدق می کند، زیرا دولت به تلاش خود برای توسعه کشور ادامه می دهد.

نمونه بارز این ماجرا را امروزه در صنعت خودرو می توان دید. اصرار بر حمایت غیراصولی به جای مزایای نسبی، در واقع، هم منابع را از بین برده و هم در این صنایع معکوس کرده است. اقتصاد کشور در حال حاضر به روزهای پایانی سال نزدیک می شود که صنعت خودروسازی زیان های خود را تا حدود هزار میلیارد تومان کاهش داده و مصرف کنندگان هم زمان با سایر خودروسازان متضرر شده اند.

با این حال، حتی بیشتر از سرنوشت صنعت بورسیه، به بحث مربوط می شود و مفهوم جوزف شومپیتر در زمینه “عدم تخریب خلاقانه در بورس” ذکر می شود. اگرچه بورسیه های تهران در سال های اخیر برای دولت ها بسیار خسته کننده بوده است، اما نباید فراموش کرد که عادت به حمایت از دولت، احتمالاً در آینده نزدیک، کمک های پایداری به سایر بخش های اقتصاد خواهد کرد، چرا این ناکارآمدی در اقتصاد یک کشور همیشه بر شیشه سالن‌های آن تأثیر می‌گذارد و می‌توان ناکارآمدی را به عنوان یک عامل مخرب توجیه کرد؟ این در حالی است که تمامی شکست‌های احتمالی در سال اقتصادی در عمل با افزایش ریسک انتظار، ریسک انتظار را افزایش داده و در تمام این سال‌ها، پتانسیل افزایش بورسیه بر بازارهای دیگر برتری دارد. بی توجهی به این دستور می تواند منجر به شکل گیری رالی های صعودی در صنعت و صنعت شود، انواع زیان ها و خسارات توسط دستگاه رسیدگی می شود و زمینه مداخله ذی نفعان از منابع عمومی را فراهم می کند. شاید چنین دیدگاهی در ابتدا بیش از حد تند و یا حتی مغرضانه باشد، اما باید توجه داشت که بر اساس تجربیات قبلی اقتصادی در داخل و خارج از کشور، دولت مانند یک چراغ غول پیکر نیست که تنها پس از رویای سه بعدی بتوان آن را احیا کرد. داخل لامپ. در صورتی که کمک های دولتی در مسیر اصلاح سرمایه با جذب منابع عمومی در نظر گرفته شود، نباید انتظار داشت که بهبود وضعیت کار بازار تحت تأثیر دولت باشد. در بورسیه، میزانی که حمایت از دولت برای بورسیه تحصیلی به تنهایی به پایان می رسد، و تمایل به حمایت، تبدیل بورسیه های کمتر به دامپزشکان برای اداره اقتصاد است. در صورتی که این اتفاق بیفتد، به احتمال زیاد باید به جای بازار سهام به دنبال حمایت قوی از بازار سهام و بازار فارکس باشیم. شرایط این است که حتی در حال حاضر سخت ترین مشکلات با بورس حل می شود.

شجاعانه گفت که در دو روز اخیر و در ابرنوسان در قرن، مهمترین ضربه به بسته بندی شیشه و سهامداران به دست «بی وجدان» بورسیه که همان دولت است وارد شده است. و دخالت های دولت جایی که اشتباهات سیاست تکرار می شود، تکرار می شود اما «غیر بازاری» خود را در «بازار» قرار نمی دهد. زوایای این «غیربازاری» با نوسانات قیمتی و قوانین و مقررات مداخله جویانه جوانان محدود شده است که بورسیه را به شکنجه ای مخاطره آمیز تبدیل کرده است که نه تنها افراد غیرحرفه ای، بلکه سهامداران ارزشمند نیز به آن توجه نمی کنند. بازار متفاوت باشد

آخرین داده ها بورژوازی قدیمی و همچنین فروشندگان جرگه را نشان می دهد. از «مرده» تا پایان روز شنبه (3 ماهگی) بیش از هزار میلیارد تومان پول واقعی از بورسیه برداشت شده است که هزار و میلیارد تومان بیشتر از سرمایه ای است که در آن خواهد بود. سالن ها در سه ماه اول سال. آیا تداوم چنین شرایطی می تواند از منافع هدف اولیه که به ضرر سرمایه گذاران و جبران خسارت آنها باشد بهره مند شود؟

تحلیل ضعیف

فراتر از آنچه گفته شد، با توجه به لزوم حمایت، اگر به جای اصلاح چارچوب های ساختاری و ساختاری در چارچوب میان مدت و بلندمدت، احتمالاً خود مکان در ابعاد مختلف تضعیف شود. همانطور که می بینید، نیاز به افزایش حمایت از فعالان بازار، دولت را بر آن داشته تا نگاه دقیق تری داشته باشد و مزایای آن را ببیند. این در حالی است که دولت احتمالاً بدون در نظر گرفتن آن سوی راهرو بر وضعیت فعلی و هدف «تونل زنی» تمرکز خواهد کرد. در چنین سناریویی که احتمالاً بازار به ثبات می رسد، تنها شاخص ممکن برای رشد، کاستی ها است. در این شرایط است که تمایل به حفظ موقعیت حمایتی و همچنین نوسانات موجود در توانایی ارائه نوسانات لحظه ای توسط فعالان در جهت تحلیل دقیق وضعیت، سرمایه گذاران تحلیلی را نیز قادر به سرمایه گذاری در بورس کرده است. شاخص های خرید محدود خواهد بود.

علاوه بر این، در چنین مهاجرتی، تمام نوسانات بازار، صرف نظر از میزان فعالیت فعالان، غیرمسئولانه تلقی می شود، تنها به عنوان یک امر طبیعی که باید توسط دولت رسیدگی شود. در مورد نظارت بر ورود منابع به صندوق گسترش بازار و نه روش تصمیم گیری برای خرید و فروش سهام، این موضوع نیز صادق است.

[ad_2]

Shirley Bond

خواننده Wannabe. ماون غذا. طرفدار فرهنگ پاپ علاقه مندان به تلویزیون درونگرا. تنظیم کننده. پیشگام موسیقی. متفکر معتبر.

تماس با ما