[ad_1]
در رفتنمحمدمهدی حاتمی; در 50 سال آینده، جهان مانند امروز خواهد بود یا در 100 سال آینده؟ قطعا نه! در مورد اقتصاد، آیا می توان مطمئن بود که تا 20 سال دیگر، مثلاً ژاپنی، آلمانی یا کره ای همچنان بهترین خودروسازان جهان خواهند بود؟ پاسخ هنوز منفی است.
اقتصاد یک نهاد پویا است و ظهور و سقوط آن (مانند بسیاری از رویدادهای پویا) به عوامل زیادی بستگی دارد که می توانند به سرعت در طول زمان تغییر کنند. به عنوان مثال، برای اقتصاددانان امروزی و کسانی که مدل اقتصادی را می شناسند، واضح است که عواملی مانند جمعیت، دسترسی به منابع آب، سطح تحصیلات و روش صرفه جویی می تواند آینده اقتصادی یک کشور را تعیین کند.
اما این عناصر به خودی خود پویا هستند و بنابراین ما باید با سیستم پیچیده ای روبرو شویم که اطلاعات کمی از آن داریم. اما به هر حال انسان عادت به آینده نگری و فال گیری دارد و امروز هم می توانیم حداقل چیزی از دنیای آینده بیاموزیم. سوال این است: کدام کشورها تا اواسط قرن و تا پایان قرن به قدرت های اقتصادی تبدیل می شوند؟
قدرت هایی که هست و قدرت هایی که هست
تاریخ پر است از نمونه هایی از ظهور و سقوط ابرقدرت ها. بیایید با آخرین مورد شروع کنیم: “امپراتوری بریتانیا”، بزرگترین امپراتوری جهان از نظر وسعت و هنوز هم هست. زمانی گفته می شد که “خورشید در مستعمرات بریتانیا غروب نمی کند”. (کنایه از اندازه و تنوع مستعمرات)
برآوردها نشان می دهد که امپراتوری بریتانیا در اوج خود در دهه 1920، حدود 35 میلیون کیلومتر مربع از خاک جهان را تحت کنترل داشت. در مقام مقایسه، «امپراتوری هخامنشی» در دوران شکوفایی خود تنها 5 میلیون کیلومتر مربع و «امپراتوری مغول» حدود 24 میلیون کیلومتر مربع مساحت داشت.
با این حال، به دلایلی که در اینجا ذکر نشده است، امپراتوری بریتانیا سقوط کرد و در دهه های 1950 و 1970، تمام مستعمرات قبلی خود را رها کرد. مدتها پیش هلند، اسپانیا و پرتغال امپراتوری های بزرگ و قدرتمندی بودند و اگر به عقب برگردیم، امپراتوری مغول، مسلمان و هخامنشی و ساسانی را می توان یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان عصر ما دانست.
ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سابق (حداقل از نظر اندازه و اقتصاد) امپراتوری های بزرگی بودند و دومی نزدیک به سه دهه پیش فروپاشید. برخی (مانند فرید زکریا) می گویند که دوران «دنیای پس از آمریکا» آغاز شده است و اگرچه ایالات متحده برای چندین دهه آینده قدرتمندترین کشور جهان باقی خواهد ماند، اما قدرت آن همچنان رو به زوال خواهد بود.
جمعیت از جنبه اقتصادی
پس به راحتی می توان پذیرفت که جهان مدام در حال تغییر است و در این میان قدرت به دنیا واگذار خواهد شد. عوامل زیادی بر قدرت اقتصادی یک کشور تأثیر می گذارد. به عنوان مثال یکی از دلایل افول اروپا و ظهور آمریکا، فاصله گرفتن آمریکا در حوادث دو جنگ جهانی بود، در حالی که کشورهای اروپایی به معنای واقعی کلمه یکدیگر را نابود کردند.
اما اقتصاددانان و سیاست گذاران هنوز جمعیت را عامل مهمی می دانند که می تواند بر رشد اقتصادی یک کشور تأثیر بگذارد. به عنوان یک مثال ساده، چین قبلاً تصمیم گرفته است بیشتر بر بازار داخلی خود تمرکز کند، به طوری که 1.4 میلیارد بازار داخلی آن 3 برابر اروپا و 4 برابر ایالات متحده است. . اما برای کشوری مانند جمهوری آذربایجان با جمعیت 100 میلیونی بعید است.
جمعیت زیاد (صرف نظر از اندازه «هرم جمعیت») بازار بزرگی است که «عرضه» و «تقاضا» در آن زیاد است. بنابراین، در کشورهای پرجمعیت، تولید ناخالص داخلی (GDP) به طور کلی بالاتر است.
از سوی دیگر، سرریز زمانی اتفاق می افتد که تولید کالا و خدمات در یک اقتصاد زیاد باشد، به این معنی که درآمد مازاد و سرمایه مازاد به بخش های دیگر اقتصاد می رود. مثلاً در جاهایی مثل چین، یک شرکت خودروسازی می توانست سالانه 10 میلیون خودرو بسازد و بفروشد، اما اگر همین شرکت در جمهوری آذربایجان بود، کل جمعیت کشور با یک سال تولید، خودرو داشتند. و کارش تمام شد!
بنابراین یک شرکت خودروسازی چینی (با فرض شرایط پایدار) می تواند پس از مدتی بسیار ثروتمند شود و مثلاً در ساخت هواپیما سرمایه گذاری کند. اما شرکت خودروسازی خیالی در جمهوری آذربایجان چنین امکانی را نخواهد داشت.
جهان 2050: وداع با آلمان و کره جنوبی
در سال 1950، پنج کشور پرجمعیت جهان به ترتیب چین، هند، ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی سابق و ژاپن بودند. در سال 2021، این فهرست تغییر کرد و چین، هند، ایالات متحده آمریکا، اندونزی، پاکستان و برزیل به ترتیب پرجمعیت ترین کشورها هستند.
اگر روند فعلی جمعیت ثابت بماند، پنج کشور پرجمعیت جهان تا سال 2100 به ترتیب هند، نیجریه، چین، ایالات متحده آمریکا و پاکستان هستند. به بیان ساده، بزرگترین اقتصاد قاره آفریقا (نیجریه) حدود 80 سال بیشتر از چین جمعیت خواهد داشت و بنابراین اقتصاد نیجریه (که امروزه نیز بسیار امیدوارکننده است) تا سال 2100 یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان خواهد بود. بزرگترین اقتصاد دنیا باشید.
PWC تخمین می زند که تا سال 2050 (کمتر از سه دهه آینده)، در صورت ادامه روند فعلی، چین و هند به بزرگترین اقتصادهای جهان تبدیل خواهند شد و ایالات متحده در رتبه سوم قرار خواهد گرفت.
در آن سال ژاپن هشتمین اقتصاد بزرگ جهان و آلمان نهمین اقتصاد بزرگ جهان شدند. ترکیه یازدهم و ایران هفدهم هستند. کره جنوبی با اختلاف کمی بعد از ایران در رتبه هجدهم قرار دارد. (سرشماری سال 2016 بر اساس «تولید ناخالص داخلی بر اساس برابری قدرت خرید» است.)
هیچ کدام از اینها نمی تواند اتفاق بیفتد و به عنوان مثال، شروع درگیری نظامی بین کره شمالی و کره جنوبی می تواند کره جنوبی را از نظر اقتصادی به انتهای جدول برساند. مشکلات امروز اقتصاد ایران و ترکیه در سال 2016 غیرقابل پیش بینی بود.
اما جوهر چنین مطالعاتی یک چیز را نشان می دهد و آن اینکه وضعیت اقتصادی کشورها به هیچ وجه یکنواخت نیست و در رقابت توسعه، ممکن است کشورها در مقاطعی از یکدیگر جلوتر یا عقب باشند.
[ad_2]