[ad_1]
به ندرت
سیدنی فلانگان نقش یک دانش آموز 17 ساله دبیرستانی را بازی می کند که بدون رضایت والدینش نمی تواند در پنسیلوانیا سقط جنین کند، بنابراین برای این کار به نیویورک سفر می کند. الیزا هیتمن نویسنده و کارگردان بر موانع قانونی و اداری سقط جنین و پیوند جدایی ناپذیر زندگی خصوصی و سیاست عمومی تاکید می کند.
جو مورگنسترن درباره این فیلم گفت: «این فیلمی متفکرانه، صریح و ظریف است که فراتر از مجموعه باورها است. سفر اودیسه کودک گمشده در سرزمینی ناشناخته است.
سوتزنها | سوتزنان
کورنلیو پورومبوی، کارگردان رومانیایی، که غرق در پیامدهای سیاسی زبان است، یک فیلم هیجان انگیز عالی درباره پلیس های کثیف را به موزاییکی معرفتی تبدیل می کند. قلب فیلم زبان جزایر قناری است که به جای سخنرانی از سوت استفاده می کند تا دولت نتواند آنها را بشنود، مشاهده کند یا ردیابی کند.
یکی از منتقدان واشنگتن پست درباره این فیلم اظهار داشت: سوت ها بسیار تند هستند و اکشن متوسط طرفداران فیلم را جذب می کند.
بله، خدا، بله بله، خدا، بله
کارل مین برای اولین فیلمش، داستان یک پسر نوجوان را روایت کرد. نوجوانی که در مدارس کاتولیک تحصیل می کند و با گفتارها و آموزه های او مخالفت می کند. عصیان آرام اما مهم و فرخنده او با تغییرات جسمی و روحی همراه است که همگی شوخی تلخ و تلخی را ایجاد می کند.
داستان های اصیل، متقاعد کننده و صادقانه درباره نوجوانی و دغدغه های مذهبی. منتقدان نیویورکر درباره این فیلم اظهار داشتند: «مین فیلم را به یک کمدی پر جنب و جوش و متنوع با استفاده از بافت های بصری و صوتی دقیق و همچنین تخیل آزاد تبدیل کرده است؛ تصویری پیچیده از تجربه درونی».
دیک جانسون درگذشت
وقتی کریستن جانسون، مستندساز متوجه شد که پدر سالخوردهاش، که او نیز روانپزشک است، مبتلا به زوال عقل است، از او دعوت کرد که پیش او بماند. او از سرمایه گذاری مشترک آنها فیلمبرداری کرد و نتیجه فیلمی با سکانسی ساختگی درباره مرگ پدرش و البته زندگی او پس از مرگ پدرش بود. فیلم علاوه بر سرگرمی و اطلاع رسانی، موفق می شود.
کریستن در این فیلم از روش های ابتکاری و خارق العاده ای برای کشتن پدر بیمار روانی خود استفاده می کند. اما او امیدوار است که این فیلم به او کمک کند زمان را تغییر دهد، به درد بخندد و پدرش را برای همیشه زنده نگه دارد. جاستین چنگ، منتقد لس آنجلس تایمز، در توصیف جالبی از این فیلم گفت: فیلمی شاد درباره مرگ است؛ فیلمی وحشتناک درباره زندگی می سازد.
ژامبون روی چاودار
اولین فیلم تایلر تورمینا یک عکس بسیار ظریف و شگفتآور جسورانه از انتقالی است که نوجوانان در پایان دبیرستان تجربه کردند.
جان دفور از هالیوود ریپورتر این فیلم را ظاهری عجیب اما هنرمندانه برای نوجوانان توصیف می کند.
روی صخره ها | روی صخره ها
کمدی-درام سوفیا کاپولا درباره بازیگری است که به شوهرش مشکوک می شود و سپس از پدر شاد و خوشحالش کمک می گیرد. با شخصیت دوست داشتنی فلیکس (با بازی بیل مری) که سرگرم کننده است و قوانین مختلفی را زیر پا می گذارد، به یک شب می رویم.
یکی از منتقدان فیلم را نامه ای عاشقانه به منهتن، موسیقی، پدران و دختران و عشق به خود توصیف کرد. منتقد آسوشیتدپرس درباره این فیلم گفت: “این احتمالا ساده ترین و سنتی ترین کاری است که کاپولا تا به حال روی صخره ها انجام داده است، اما لزومی ندارد که کم صدا یا سرگرم کننده باشد.”
5 خون | خون دا 5
اسپایک لی با نمایش پیوند ناگسستنی بین مبارزه برای عدالت و مبارزه برای حقیقت تاریخی، فیلمی درباره کهنه سربازان سیاه پوست جنگ ویتنام ساخته است که در گذشته برای همین هدف به ویتنام بازگشته اند. انگیزه آنها چیست؟
گنجی که در آنجا دفن کردند. منتقد نیویورکر درباره این فیلم گفت: عمر این 5 زندانی دو ساعت و نیم است، اما حتی یک ثانیه اضافه هم ندارند.
زمان | زمان
سیبیل فاکس ریچاردسون که شوهرش به دلیل سرقت از بانک در زندان است، از زندگی خود و فرزندانش و همچنین تلاش برای سرنگونی حکم طولانی و ناعادلانه شوهرش فیلمبرداری کرده است. گرت بردلی، مستندساز از مجموعه ای از فیلم های فاکس ریچاردسون استفاده کرده و از تلاش های مداوم او برای آزادی همسرش عکس گرفته است.
نتیجه مجموعه ای از تصاویر زندگی شخصی و میراث جیم کرو است. همه مکانهای عمومی برای سیاهپوستان (مدارس عمومی، اتوبوسها، قطارها و حتی پارکها) بر اساس قانون جیم کرو، یک قانون «جدا اما برابر» که بین سالهای 1965 و 1876 در ایالتهای مرزی و جنوبی وضع شد. و بلوندها از هم جدا شدند.
تست شیکاگو 7
دومین فیلم آرون سورکین فیلمنامه نویس معروف، درام مورد علاقه من در یک رویداد تاریخی; این بار او برای چیزی که ابتدا به آن شناخته شده بود بازگشته است. درام دادگاه. در سال 1968، ریچارد شولتز، دستیار دادستان کل (با بازی جوزف گوردون لویت)، هفت نفر را در دادگاهی در شیکاگو به اتهام شورش و تحریک به شورش متهم کرد.
از سوی دیگر، متهمان ویلیام کانستلار (با بازی مارک رایلنس) و لئونارد وینگلاس (با بازی بن شانکمن) هستند. ریاست دادگاه بر عهده جولیوس هافمن (فرانک لانگلا) است. این دادگاه یکی از معروف ترین و بدنام ترین دادگاه های تاریخ است. اوون گلیبرمن، منتقد ورایتی درباره این فیلم گفت: «فیلم آنقدر قدرتمند، باورپذیر و تکاندهنده است که تماشاگران احساس میکنند در حال حاضر اتفاق میافتد.
Cajiloner | کاسیلیانیر
بازی پرشور اما ترسناک میراندا جولای درباره یک خانواده مردسالار سرکش و یک زن جوان انعطاف پذیر و آزاد است. ریچارد بردی، منتقد نیویورکر درباره این فیلم گفت: «تخیل زیبا و ظریف جولی از کنجکاوی عاشقانه و فوریت عاطفی او جدایی ناپذیر است.
در دنیای پر از غم، اندوهی که وجود دارد را می توان به نوعی موسیقی سینما تبدیل کرد. “چیزی که خود را با جزئیات ظریف نشان می دهد و نه تنها دست راحتی به سوی شما دراز می کند، بلکه راه را برای امید هموار می کند.” پیتر بردشاو، منتقد گاردین، فیلم را یک «سوررئالیست» با لبهای تیز و طعنهآمیز توصیف کرد.
دختر ساده | یک دختر غریزی
در نمایش شخصی، ربکا زلوتوفسکی، دختری 16 ساله ساکن کن فرانسه که امیدی به آینده خود ندارد، به طور غیرمنتظره ای با پسر عموی 22 ساله خود ملاقات می کند.
زندگی پسر عمویش به سرعت پیش میرود و او ناگهان به زندگی او پرتاب میشود. تغییر دختر 16 ساله پس از این ملاقات تکان دهنده است. این فیلم توسط منتقدان مختلف با دقت و تامل خوانده شده است.
قرمز سفید و آبی
سومین قسمت از مجموعه «X کوچک» استیو مک کوئین بر اساس زندگی واقعی لروی لوگان ساخته شده است. لوگان دانشمند جوان سیاه پوستی است که در سال 1983 به پلیس لندن پیوست تا نیروی پلیس را اصلاح کند. پلیس به اشتباه پدر را به جرم ظلم و خشونت دستگیر کرده بود. مک کوئین با تحلیل و تعمق این حادثه داستان خود را بیان می کند.
«بازی عالی جان بویگا انسانی دردناک در طول فیلم است که شما را به این فکر میاندازد: آیا اصرار او برای اصلاح شغل بیهوده بود؟» آلونسو دورالد منتقد درباره این فیلم گفت: «این قسمت از تبر کوچک ممکن است به اندازه «عاشقان راک» احساسی نباشد، اما به اندازه «منگرو» هیجانانگیز باشد، اما «قرمز، سفید و آبی» نوع متفاوتی از داستان جذاب است.
مارتین ادن | مارتین ادن
این فیلم توسط پیترو مارسلو ایتالیایی ساخته شده است که اقتباسی آزاد از رمان جک لندن است. مارتین آیدان یک ملوان جوان طبقه متوسط است. پس از آشنایی با دختری از طبقه مرفه، او می خواهد وضعیت مالی و استاندارد زندگی خود را بهبود بخشد و از طریق خودآموزی، جایگاهی در نخبگان ادبی جامعه خود به دست آورد.
آنتونی لین، منتقد نیویورکر می گوید: «این فیلم هم عاشقانه است و هم به طرز وحشیانه ای ضد رمانتیک. و نشان می دهد که شکاف بین فقیر و غنی غیر قابل برگشت است. کیتی والش فیلم را دارای وزنی سینمایی و فلسفی می داند.
من به پایان دادن به چیزها فکر می کنم
فیلم جدید چارلی کافمن، پنج سال پس از انیمیشن بی نام او «آنومالی»، نمایشی از قدرت ناآرام و بازیگوش این کارگردان آمریکایی است که رمان ایان رید را متحول کرده است. زن جوانی (با بازی جسی باکلی) برای زندگی با خانواده اش به مزرعه خانوادگی نامزد جدیدش (با بازی جسی پلمون) می رود.
اما به تدریج ماهیت همه چیز برای او (نامزدش، خانواده اش، خودش و حتی دنیا) در حال تغییر است. توصیف تیم کاگشل، منتقد Filmwick از این فیلم، یکی از ترسناک ترین فیلم هایی است که او تاکنون دیده است.
زن گریان | LA LLORONA
دومین فیلم Jaro Bostamante با داستان انتقام و نسل کشی یکی از تحسین شده ترین فیلم های ترسناک سال است. در گواتمالا، آلما و فرزندانش در یک عملیات نظامی کشته شدند. سی سال بعد، ژنرالی که دستور نسل کشی را صادر کرد، تبرئه شد و آلما برای مجازات ژنرال به دنیای زیرین بازگشت.
مونیکا کاستیو، منتقد وب سایت راجر ایبرت، این فیلم را نه تنها یک داستان ترسناک، بلکه بازتابی دردناک از بی عدالتی توصیف کرد. منتقد دیگری درباره این فیلم گفت: فیلم بوستمونته سفری است در سوراخ های تاریک انسان برای روشن کردن موجودات نفرت انگیز؛ اهدافی که هرگز نباید فراموش شوند.
دستیار | دستیار
درام روانشناختی و ترسناک کیتی گرین درباره تجاوز جنسی در محل کار است. داستان فیلم درباره زن جوانی است که برای یک شرکت فیلمسازی در نیویورک کار می کند و سعی می کند راهی برای تحقق رویای خود یعنی ساختن فیلم بیابد.
اما در همان زمان تصمیم می گیرد که یک رابطه توهین آمیز و سوء استفاده عمومی را از رئیسش گزارش کند. پیتر بردشاو، منتقد گاردین، این فیلم را مطالعه ای واقع بینانه درباره آزار و اذیت جنسی روزانه و لحظه ای در محل کار توصیف کرد.
آلکاتیو | جمعی
در 30 اکتبر 2015، یک کلوپ شبانه به نام Collective در بخارست آتش گرفت. در این حادثه 27 نفر کشته شدند که اعتراضات خشونت آمیز را به دنبال داشت. برای کسانی که به خیابان ها ریختند، تراژدی آخرین عامل بی کفایتی و فساد رهبری سوسیال دموکرات رومانی بود. در چهار ماه پس از وقوع آتش سوزی، 37 بیمار دیگر در بیمارستان بر اثر سوختگی جان خود را از دست داده اند که بسیاری از آنها به دلیل عفونت های باکتریایی هستند که باید با مواد ضدعفونی کننده کنترل شوند.
مستند انسانی استرسزا، افسردهکننده و عمیق الکساندر نانائو درباره تقلب و فساد در مراقبتهای پزشکی این بیماران است. منتقد رولینگ استون درباره این مستند گفت: «فیلم در قدرت، فساد و دروغ غوطه ور است و شما مدام منتظر هستید که یکی بگوید «فراموش کن جیک! اینجا بخارست است». فیلمی عالی در مورد اینکه چگونه یک ممیزی آزاد و مستقل مطبوعات می تواند ریاکاری و تجاوز را افشا کند.
[ad_2]