عشق پوتین شکست اقتصادی، موفقیت دیپلماتیک!

[ad_1]

عشق پوتین  شکست اقتصادی، موفقیت دیپلماتیکدر رفتن یوجین چاواسوفسکی عضو مرکز سیاست جهانی و تحلیلگر ارشد سابق اوراسیا بیش از ده سال است که درگیر تحلیل ژئوپلیتیکی “Stratfor” بوده است. این اثر بر مسائل سیاسی، اقتصادی و امنیتی مرتبط با روسیه، اوراسیا و خاورمیانه متمرکز است. او همچنین سخنرانی های متعددی در مورد ژئوپلیتیک آسیای مرکزی در خدمات وزارت امور خارجه ایراد کرد. مقالات در نشریات معتبر نیز منتشر می شود. چاوسوفسکی، تحلیلگر شبکه های خبری، با فاکس نیوز، بلومبرگ و الجزیره مصاحبه کرده است. چاوسوفسکی در مسکو متولد شد و در اوکراین، اتریش، ایتالیا، برزیل و ایالات متحده زندگی کرد. او دارای مدرک لیسانس در رشته سیاست بین الملل از دانشگاه تگزاس در جوناس هاپکینز و مدرک لیسانس در روابط بین الملل از دانشگاه تگزاس است.


گزارش فرارو به نقل از فارین پالیسی اعلام شی جین پینگ، رئیس جمهور چین و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه مبنی بر اینکه “هیچ محدودیتی” در روابط روسیه و چین وجود ندارد، اما به عنوان نشانه ای از قدرت، نشان دهنده حمایت مسکو از اوکراین است. به گفته وزارت خارجه چین، «نگرانی های امنیتی لجستیکی روسیه باید جدی گرفته شود و رفع شود». مسکو مستقیماً خود را به رابطه غرب با چین مرتبط می‌کند و آندری کلاین، سفیر روسیه در بریتانیا، در 5 ژانویه مدعی شد که فشارهای آمریکا و ناتو می‌تواند به روابط نزدیک‌تر با پکن منجر شود.

روابط روسیه با چین در این هفته تحت نظارت قرار گرفته است، زیرا پوتین در مراسم افتتاحیه بازی های المپیک زمستانی در پکن در روز سه شنبه و همچنین بازی هایی که ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی مایل به تحریم دیپلماتیک آنها هستند، شرکت کرد. همچنین شایعه شده است که بسیاری (از جمله مقامات آمریکایی) حدس می زنند که حمله احتمالی روسیه به اوکراین می تواند این فرض پوتین را به تاخیر بیاندازد که پوتین نمی خواهد نسبت به دوره زمانی چین حساس باشد، چینی که مدتی است روی خودش تمرکز کرده است. فرصتی برای دیدن جهان در پکن.

اکنون که سوال پوتین مطرح شده است، پس از پایان بازی های المپیک در 4 فوریه، چه برنامه هایی برای اوکراین و چه برنامه هایی برای چین و افغانستان وجود دارد؟

در پاسخ به این سوال، برخی از حقایق ملموس باید بین لفاظی‌هایی که در هفته‌های اخیر بین مسکو و غرب در جریان است، تیز شود. اگرچه ایالات متحده هشدار داده است که حمله روسیه به اوکراین قریب الوقوع است، اما ارتباط این موضوع با پذیرش خطرات و پیامدهای آن از سوی مسکو همچنان باقی است. پیامدهای نظامی و سیاسی یک اقدام نظامی احتمالی علیه روسیه چشم باز است، اما تعیین کمیت آن دشوار است. با این حال، داشتن یکی از آنها هنوز از توان یک فرد معمولی خارج است. جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، هرگونه حمله به خاک اوکراین را به عنوان اعلان جنگ توصیف کرد و پاسخ خواهد داد. عامل چین بسیار مهم و تاثیرگذار است.

بزرگترین سؤال این است که آیا چین واقعاً می تواند به عنوان جانشین اقتصادی غرب برای روسیه عمل کند یا خیر و جدی بودن عواقبی که روسیه در صورت حمله به اوکراین می تواند به او تحمیل کند. علاوه بر این، ایالات متحده و اتحادیه اروپا به صراحت اعلام کرده اند که روسیه با حمله به اوکراین، همراه با تحریم های گسترده غرب، همراه با تلاش برای جلوگیری از جریان های تجاری اجتناب ناپذیر، و شاید حتی لغو خطوط لوله گاز طبیعی در مقیاس بزرگ مواجه خواهد شد. بنابراین نگاه به ماهیت ساختاری روابط اقتصادی روسیه با غرب و چین هم از نظر تجاری و هم زیرساختی از اهمیت بالایی برخوردار است.

روابط اقتصادی روسیه با چین قطعا در سال های اخیر رشد کرده است. تجارت دوجانبه بین دو کشور سالانه به بیش از ۱۴۶ میلیارد و یک میلیارد رسیده است. این مقدار کمتر از ۱۶۲ میلیارد در سال و نزدیک به ۱۱۰ ۱ میلیارد در سال بود. روسیه منبع اصلی نفت، زغال سنگ، گاز طبیعی و محصولات کشاورزی چین است. در عین حال، روسیه از چین کالا وارد می کند، زیرا عرضه الکترونیک و ماشین آلات از چین را افزایش داده است. روسیه به بخش مهمی از ابتکار چین تبدیل شده است. یکی از مهمترین جنبه های این طرح، خط لوله انرژی سیبری است که به روسیه امکان دسترسی مستقیم به گاز طبیعی روسیه را داده است.

حجم تجارت روسیه و چین قطعاً بسیار بیشتر از کل تجارت روسیه با ایالات متحده است و در سال های اخیر به حدود 341 میلیارد رسیده است. با وجود این، تجارت روسیه با اتحادیه اروپا در سال 2015 تقریباً 222 میلیارد در سال بود که تقریباً 1.2 برابر حجم تجارت روسیه و چین است. روسیه به عنوان صادرکننده بزرگ انرژی به اتحادیه اروپا عمل می کند و 3 درصد از واردات نفت و 3 درصد از واردات گاز طبیعی خود را به بلوک اروپایی اختصاص می دهد.

اگرچه اتحادیه اروپا تا حد زیادی از وابستگی خود به انرژی به عنوان منبع اصلی و ابزار ژئوپلیتیکی کرملین یاد کرده است، اما واقعیت این است که این وابستگی دوجانبه است و حدود 5 درصد از بودجه انرژی روسیه را تشکیل می دهد. در حالی که صادرات انرژی روسیه به چین افزایش یافته است، حجم کل بسیار کمتر از صادرات انرژی روسیه به اتحادیه اروپا است.

البته روسیه مصمم است صادرات انرژی خود به چین را به قیمت افزایش عرضه انرژی به اتحادیه اروپا افزایش دهد. با وجود این، این تصمیم برای مسکو هدر دادن پروژه ها خواهد بود و ایجاد طیف گسترده ای از زیرساخت ها برای انتقال ذخایر دور افتاده سیبری به چین را ضروری می کند. در عین حال، روسیه باید این انتقال را از طریق یک خط لوله گسترده نفت و گاز انجام دهد که ده ها میلیارد دلار سرمایه گذاری در اروپا خواهد داشت.

موضوع دیگر حق بیمه صادرات انرژی است که روسیه آن را نادیده می گیرد، در حالی که اروپا در حال حاضر قیمت های بسیار بالاتری را برای گاز طبیعی به روسیه می پردازد. روسیه گاز را با قیمتی بالاتر از روسیه به اروپا می فروشد که قراردادی شش ساله با چین برای صادرات گاز به این کشور امضا کرده است، قراردادی که سه سال قبل از آغاز دور اول مذاکرات در اوکراین امضا شد.

چنین وضعیتی برای اتحادیه اروپا دردناک خواهد بود. با این حال، تلاش برای افزایش تنوع کربن و سایر منابع انرژی، علاوه بر منابع گازی روسیه، با کمبود ناگهانی انرژی و سکوت اروپایی ها همراه بوده است. این را می توان با این واقعیت توضیح داد که آلمان در مواجهه با بحران اوکراین و روسیه محتاط تر از ایالات متحده و انگلیس است. در همین حال، انتظار می‌رود روسیه نقشی کلیدی در تامین گاز طبیعی اتحادیه اروپا برای حداقل سه سال ایفا کند و آلمان به‌ویژه در این موضوع تأثیرگذار بوده است.

در همین حال، ایالات متحده برای انرژی بیشتر در منطقه فشار آورده است، زیرا ایالات متحده تهدید کرده است که روسیه را “تحریم” می کند. در عین حال، تحریم‌های مالی آمریکا علیه روسیه نیز می‌تواند پیامدهای بالقوه‌ای داشته باشد، از جمله اینکه قطع رابطه روسیه با سیستم سوئیفت، انتقال قدرت بین سیستم بانکی جهانی و تسلط دلار آمریکا می‌تواند قدرت‌های این کشور را برآورده کند. قدرت ها. در این راه سرگرم کننده و آسان برای سرکوب کردن مردم پیدا کنید.

از این نظر، ممکن است پوتین تهدید کرده باشد که غرب را تحریم خواهد کرد و خطر مشکلات جدی اقتصادی در اتحادیه اروپا را کاهش خواهد داد. چین هنوز در موقعیتی نیست که بتواند به یک شریک تمام عیار اتحادیه اروپا تبدیل شود. بنابراین، اگر پوتین تصمیم به اقدام نظامی علیه اوکراین بگیرد، این کار را با خطر بزرگی برای اقتصاد روسیه انجام خواهد داد. این کشور با ادامه جایگاه و محبوبیت فعلی و موقعیت سیاسی خود، توانایی خود را در فروش نفت و گاز طبیعی در سایه رشد اقتصادی از دست داده است.

با توجه به اینکه اولین و مهمترین نیاز ژئوپلیتیک روسیه تحکیم و تثبیت وضعیت سیاسی داخلی است، بنابراین پوتین به عنوان یک عامل محدود کننده در روند تصمیم گیری اوکراین عمل خواهد کرد. پوتین نه تنها باید بر پیامدهای یک حمله نظامی تمرکز کند، بلکه باید بر پیامدهای اقتصادی و سیاسی احتمالی ناشی از آن نیز تمرکز کند.

در عین حال، غرب باید انزوای اقتصادی و سیاسی خود را از روسیه در نظر بگیرد که می تواند مسکو را به سمت روابط نزدیکتر با چین سوق دهد. این می تواند منجر به نقض کلید ژئوپلیتیکی ایالات متحده شود: جلوگیری از ظهور یک هژمونی (یا اتحاد هژمونی) در اوراسیا که می تواند موقعیت جهانی ایالات متحده را به طور جدی به چالش بکشد.

با این حال، حتی در بهترین سناریو، جنگ در اوکراین قریب الوقوع است و نوع تفاهم دیپلماتیک ناشی از بن بست طولانی مدت بین مسکو و غرب و همچنین خطرات مرتبط با آن، می تواند مقیاس را تغییر دهد. و عمق روابط روسیه با چین. سفر پوتین به پکن و پس از آن، پایان بازی‌های المپیک می‌تواند نقطه عطفی باشد و نه نشانه‌ای از یک جنگ قریب‌الوقوع، بلکه نشانه‌ای از آمدن خبر تغییر ژئوپلیتیک عمیق‌تر است.

[ad_2]

Reece Bryant

ایجاد کننده. شیطون عاشق تلویزیون حل کننده مشکلات مادام العمر نویسنده. تحلیلگر. نینجا فرهنگ پاپ. عاشق اینترنت معتبر. کاوشگر کل کارآفرین لاعلاج

تماس با ما